پرسش :
چرا اسلام سال قمري را انتخاب كرد؟ برتري ماههاي قمري نسبت به شمسي در چيست؟
شرح پرسش :
پاسخ :
مبدا سال همیشه رخداد مهم و تاثیر گذار در زندگی انسان ها است . شخص پيامبر(صلی الله علیه وآله) بنيانگذار سال قمرى هجرى است و علت اين كه هجرت را مبدأ تاريخ قرار داد، اين است كه هجرت يك حادثه بزرگ اسلامى است و در تاريخ اسلام فراموش نشدنى است.
عرب قبل از اسلام، تاريخ معيّن و ثابتى نداشت. مبدأ تاريخ اين منطقه با آن منطقه و اين قبيله با آن قبيله، فرق مىكرد. از ديدگاه برخى، بنى آدم، نخست هبوط آدم را مبدأ تاريخ قرار دادند و تا بعثت نوح(علیه السلام) اين مبدأ تاريخ پا بر جا بود. پس از بعثت نوح(علیه السلام)، مبدأ تاريخ عوض شد و بعثت نوح(علیه السلام) به عنوان مبدأ تاريخ گرديد. اين مبدأ ادامه داشت تا طوفان نوح. پس از طوفان، مبدأ تاريخ همين طوفان قرار داده شد. اين مبدأ تاريخ ادامه يافت تا آن روز كه حضرت ابراهيم(علیه السلام) را در آتش انداختند و پس از آن، اين واقعه مبدأ تاريخ بنى آدم شد. فرزندان ابراهيم(علیه السلام) فراوان شدند و بر مبدأ تاريخ واحد توافق نكردند. بنى اسحاق و بنى اسماعيل، هر كدام مبدأ تاريخ جداگانهاى انتخاب كردند. بنى اسحاق ابتدا همان آتش ابراهيم را مبدأ تاريخ قرار دادند. پس از آن بعثت يوسف(علیه السلام)، سپس بعثت موسى(علیه السلام)، پس از آن بعثت داود و سليمان(علیه السلام) را و سپس حوادث بزرگ ديگر را. بنى اسماعيل ابتدا بناى خانه كعبه را مبدأ تاريخ خود قرار دادند و پس از اين كه تعداد اقوام متعدد شد و آنها از هم متفرق شدند، مدتى مبدأ تاريخ را، خروج هر قومى از منطقهى «تهامه» قرار دادند تا اين كه كعب بن لؤىّ درگذشت. پس از آن، درگذشت كعب بن لؤى مبدأ تاريخ قرار داده شد. اين مبدأ ادامه داشت تا آن سالى كه ابرهه براى تخريب كعبه، با نظاميان فيل سوار به مكه حمله كرد. بعد از آن، همان سال كه «عام الفيل» ناميده مىشد، مبدأ تاريخ قرار داده شد. پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در همين سال متولد شد. مبدأ تاريخ قريش، قبل از اسلام همين عام الفيل بود. پس از آن «يوم الفجار» مبدأ تاريخ شد. بعد از آن، تجديد بناى كعبه مبدأ تاريخ قرار داده شد و پس از آن «حلف الفضول» را مبدأ تاريخ قرار دادند تا اين كه اسلام ظاهر شد و همان سالها برخى از مسلمانان، مبعث حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) را مبدأ تاريخ قرار دادند. سالى كه مردم عرب با آن محاسبه مىكردند، سال قمرى بود و ماههاى عرب «مستعر به» عبارت بود از: «محرّم، صفر، ربيعالاول، ربيع الاخر، جُمادى الاوُلى، جُمادى الآخر، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذى قعده و ذى حجّه». ماههاى عرب «عاربه» عبارت بود از: «مُؤْتَمِر، ناجِر، خوّان، صوان، رُنّى، أَيِّدة، الأصمّ، عادل، ناطل، واغل، وَرْنه و بُرَك». ايام هفته در ميان عرب «مستعربه» عبارت بود از: «اَحَدْ، اِثنَيْن، ثلاثاء، اَرْبَعاء، خميس، جمعه و سَبْت» و ايام هفته در ميان عرب «عاربه» عبارت بود از: «اوّل، اَهْوَنْ، جُبارْ، دُبار، مؤنس، عروبة و شِيارْ». از روايات و تاريخ به دست مىآيد كه در زمان حيات رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، هجرت آن حضرت از مكه به مدينه مبدأ تاريخ قرار داده شد و خود آن حضرت چنين كرده بود؛ ولى پس از وفات آن حضرت، از اهميت آن كاسته شد و پس از آن دوباره به پيشنهاد حضرت على(علیه السلام)، «هجرت» مبدأ تاريخ قرار داده شد. اين كه بين مردم معروف شده كه عمر بن خطاب واضع مبدأ «تاريخ هجرى» است صحيح نيست؛ بلكه واضع مبدأ تاريخ خود پيامبر است و آنچه در زمان عمر بن خطاب روى داد، اين بود كه مبدأ سال را محرّم قرار دادند؛ در حالى كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) در ربيع الاول هجرت كرد و مىبايست ربيع الاول را مبدأ سال قرار مىدادند. محرم اول سال جاهليت است و نبايد محرم را اول سال قرار مىدادند. شواهدى نشان مىدهد كه واضع مبدأ تاريخ، خود پيامبر است؛ مانند: 1. از زهرى روايت شده است: «هنگامى كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به مدينه هجرت كرد و داخل مدينه شد، دستور به تعيين تاريخ داد». 2. حاكم روايت كرده كه تاريخ از سالى است كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) در آن به مدينه رفت. 3. ابو طاهر گفته است: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وقتى نامه به نصاراى نجران نوشت، به تاريخ هجرى، تاريخ گذاشت و به حضرت على(علیه السلام) دستور داد كه بنويسد: «اين نامه در سال پنجم هجرت نوشته شده است». 4. ام سلمه مىگويد: «رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: حسين بن على در سال شصت از هجرت من كشته مىشود».
porseman.org
مبدا سال همیشه رخداد مهم و تاثیر گذار در زندگی انسان ها است . شخص پيامبر(صلی الله علیه وآله) بنيانگذار سال قمرى هجرى است و علت اين كه هجرت را مبدأ تاريخ قرار داد، اين است كه هجرت يك حادثه بزرگ اسلامى است و در تاريخ اسلام فراموش نشدنى است.
عرب قبل از اسلام، تاريخ معيّن و ثابتى نداشت. مبدأ تاريخ اين منطقه با آن منطقه و اين قبيله با آن قبيله، فرق مىكرد. از ديدگاه برخى، بنى آدم، نخست هبوط آدم را مبدأ تاريخ قرار دادند و تا بعثت نوح(علیه السلام) اين مبدأ تاريخ پا بر جا بود. پس از بعثت نوح(علیه السلام)، مبدأ تاريخ عوض شد و بعثت نوح(علیه السلام) به عنوان مبدأ تاريخ گرديد. اين مبدأ ادامه داشت تا طوفان نوح. پس از طوفان، مبدأ تاريخ همين طوفان قرار داده شد. اين مبدأ تاريخ ادامه يافت تا آن روز كه حضرت ابراهيم(علیه السلام) را در آتش انداختند و پس از آن، اين واقعه مبدأ تاريخ بنى آدم شد. فرزندان ابراهيم(علیه السلام) فراوان شدند و بر مبدأ تاريخ واحد توافق نكردند. بنى اسحاق و بنى اسماعيل، هر كدام مبدأ تاريخ جداگانهاى انتخاب كردند. بنى اسحاق ابتدا همان آتش ابراهيم را مبدأ تاريخ قرار دادند. پس از آن بعثت يوسف(علیه السلام)، سپس بعثت موسى(علیه السلام)، پس از آن بعثت داود و سليمان(علیه السلام) را و سپس حوادث بزرگ ديگر را. بنى اسماعيل ابتدا بناى خانه كعبه را مبدأ تاريخ خود قرار دادند و پس از اين كه تعداد اقوام متعدد شد و آنها از هم متفرق شدند، مدتى مبدأ تاريخ را، خروج هر قومى از منطقهى «تهامه» قرار دادند تا اين كه كعب بن لؤىّ درگذشت. پس از آن، درگذشت كعب بن لؤى مبدأ تاريخ قرار داده شد. اين مبدأ ادامه داشت تا آن سالى كه ابرهه براى تخريب كعبه، با نظاميان فيل سوار به مكه حمله كرد. بعد از آن، همان سال كه «عام الفيل» ناميده مىشد، مبدأ تاريخ قرار داده شد. پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) در همين سال متولد شد. مبدأ تاريخ قريش، قبل از اسلام همين عام الفيل بود. پس از آن «يوم الفجار» مبدأ تاريخ شد. بعد از آن، تجديد بناى كعبه مبدأ تاريخ قرار داده شد و پس از آن «حلف الفضول» را مبدأ تاريخ قرار دادند تا اين كه اسلام ظاهر شد و همان سالها برخى از مسلمانان، مبعث حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) را مبدأ تاريخ قرار دادند. سالى كه مردم عرب با آن محاسبه مىكردند، سال قمرى بود و ماههاى عرب «مستعر به» عبارت بود از: «محرّم، صفر، ربيعالاول، ربيع الاخر، جُمادى الاوُلى، جُمادى الآخر، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذى قعده و ذى حجّه». ماههاى عرب «عاربه» عبارت بود از: «مُؤْتَمِر، ناجِر، خوّان، صوان، رُنّى، أَيِّدة، الأصمّ، عادل، ناطل، واغل، وَرْنه و بُرَك». ايام هفته در ميان عرب «مستعربه» عبارت بود از: «اَحَدْ، اِثنَيْن، ثلاثاء، اَرْبَعاء، خميس، جمعه و سَبْت» و ايام هفته در ميان عرب «عاربه» عبارت بود از: «اوّل، اَهْوَنْ، جُبارْ، دُبار، مؤنس، عروبة و شِيارْ». از روايات و تاريخ به دست مىآيد كه در زمان حيات رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، هجرت آن حضرت از مكه به مدينه مبدأ تاريخ قرار داده شد و خود آن حضرت چنين كرده بود؛ ولى پس از وفات آن حضرت، از اهميت آن كاسته شد و پس از آن دوباره به پيشنهاد حضرت على(علیه السلام)، «هجرت» مبدأ تاريخ قرار داده شد. اين كه بين مردم معروف شده كه عمر بن خطاب واضع مبدأ «تاريخ هجرى» است صحيح نيست؛ بلكه واضع مبدأ تاريخ خود پيامبر است و آنچه در زمان عمر بن خطاب روى داد، اين بود كه مبدأ سال را محرّم قرار دادند؛ در حالى كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) در ربيع الاول هجرت كرد و مىبايست ربيع الاول را مبدأ سال قرار مىدادند. محرم اول سال جاهليت است و نبايد محرم را اول سال قرار مىدادند. شواهدى نشان مىدهد كه واضع مبدأ تاريخ، خود پيامبر است؛ مانند: 1. از زهرى روايت شده است: «هنگامى كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به مدينه هجرت كرد و داخل مدينه شد، دستور به تعيين تاريخ داد». 2. حاكم روايت كرده كه تاريخ از سالى است كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) در آن به مدينه رفت. 3. ابو طاهر گفته است: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وقتى نامه به نصاراى نجران نوشت، به تاريخ هجرى، تاريخ گذاشت و به حضرت على(علیه السلام) دستور داد كه بنويسد: «اين نامه در سال پنجم هجرت نوشته شده است». 4. ام سلمه مىگويد: «رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: حسين بن على در سال شصت از هجرت من كشته مىشود».
porseman.org
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}